تو هم شیمیایی شدی گلشیفته!

وبلاگ "دو رکعت عاشقی"؛

تو هم شیمیایی شدی گلشیفته!

گلشیفته! امروز تو هم شیمیایی شدی. بنیاد شهید از تو حمایت نمی‌کند. امور ایثارگران این کار تو را ایثارگری نمی‌داند.
سراب- سلام گلشیفته

می‌خواهم با هم به عنوان دو نفر دهه شصتی که می‌توانند زبان هم را بفهمند حرف بزنم. چند وقت بیشتر نبود که تو را شناخته بودم. وقتی فیلم‌هایت را می‌دیدم انگار حس می‌کردم داری برای وطنت و خاک آن می‌جنگی با عشق. فکر می‌کردم برای من ارزش قائلی با آن همه باعشق بازی کردنت.


گلشیفته! یک روز همین خاک تبدیل شده بود به میدان خون برای پدر مادرهای ما. یادم که نمی‌آید اما پدرم را دارم که برایم از آن روزها بگوید. من از تو کوچکترم از لحاظ سنی. می‌دانم که تو بهتر یادت می‌آید زندگی مردم را برای نجات خاک و هویتشان. بابا تعریف می‌کند برایم از خاطرات جنگ. آن روزها باباهایمان برای اینکه ناموسشان به دست دشمن نیفتد زن‌ها و فرزندان‌شان را در کمدها قایم می‌کردند. بابای من برای نجات ناموس و خاکش با همه وجود تنش را در مقابل سلاح‌های شیمیایی دشمن سپر بلا کرد.

بابا می‌خواست من در حصر نباشم. می‌خواست آزاد باشم. برای همین خودش را به آب و آتش زد. بابای من دیروز شیمی درمانی شد. خیلی سخت است ببینی بابایت به سختی نفس می‌کشد و خس خس می‌کند سینه‌اش و از درد فریادش را قورت می‌دهد که دخترش نبیند.

بابا دست دایی را، جلوی من، گرفته بود و به دایی‌ام دست من را می‌داد و می‌گفت اگر روزی نبودم من، ناموسم را به تو می‌سپارم. مراقبش باش .... و تو چه میدانی دیدن این لحظات چقدر زخم دارد برای آدم . .... یادم می آید بابا دستم را گرفت و به همایشی برد که دعوت بودیم آنجا برای بیماران مصروع. آن روزها تو اینجا نبودی. ایران را ترک کرده بودی برای اینکه تو هم می‌خواستی بجنگی برای آزادی. جنگ، جنگ است. فقط اهداف متفاوت دارد که آن را عزت می‌بخشد و یا به پستی می‌کشاند.

داشتم می‌گفتم، آن روز من با بابایم آمده بودم در همایش. بابای تو هم آمده بود. آقای فراهانی... ! آن روز من نمی‌دانم بابای تو آنجا چه می‌کرد اما سخنرانی محکمی در دفاع از تو انجام داد. آقای فراهانی می‌گفت پروانه کوچک من در فرانسه در غربت است و شما مردم درکش نمی‌کنید. برایت شعر خواند. کلی احساسات یک سری جوان و پیر مصروع را برانگیخت. یک سری آدم‌هایی که دردشان آنقدر زیاد است که دیگر لازم نیست نمک به زخمشان بزنی. این همه را می‌گفت که از تو که ناموسش هستی دفاع کند. بابایم داشت کنار دستم به 24 سال پیش فکر می‌کرد و امروز تو را می‌دید و پدرت را، که چقدر تفاوت کرده است این روزگار. که چقدر ارزش‌ها بی‌ارزش شده‌اند و بی‌ارزشی‌ها ارزشمند .

گلشیفته! آن روز باباهای ما خودشان را سپر کردند در مقابل شیمیایی‌های دشمن. در مقابل مسمومیت گلوله‌های دشمن ... در مقابل همه این‌ها وایستاد تا من و تو را دشمن نبیند و معجر از سرمان نکشد. آن‌ها مردانگی کردند و کارشان اباالفضلی بود. حالا بیست و چند سال گذشته. حالا من و تو باید نشان دهیم که کار باباهای زمان جنگ، چقدر برایمان ستودنی‌ست.

تو میم مثل مادر را بازی کردی و من باور کردم که داری آژانس شیشه‌ای را به زبان دهه شصتی برای من و امثال من ترجمه می‌کنی. فکر نمی‌کردم اما که تو هم داری می‌جنگی. فکر نمی‌کردم تو هم در مقابل شمیایی دشمن امروز قرار است برهنه شوی. بابای تو هم داشت می‌جنگید حتی در دفاع از تو اما بابایت را هم مسموم کرد این شیمیایی. باباهایمان در کمدها را بستند که نبینند من و تو را. و تو برهنه شدی که دیده شوی. این است تفاوت جنگیدن آدم‌ها. این است که یکی عزیز می‌شود و یکی ......

گلشیفته! امروز تو هم شیمیایی شدی. بنیاد شهید از تو حمایت نمی‌کند. امور ایثارگران این کار تو را ایثارگری نمی‌داند. اما هستند بنیادهایی که تو را در خارج حمایت کنند و برای ایثارگری‌ات ارزشی به قدر برگزاری فستیوال بگذارند. آنجا داری شیمی‌درمانی می‌شوی. امیدوارم شیمی‌درمانی‌ها تو را به آرزوهایت برساند اما پدرت را هم مسموم کردی. کاش بی‌خیال این درمان‌های مسموم غرب می‌شدی و مشت بر دهان دشمن می‌کوبیدی. کاش هنوز معصومیت میم مثل مادر را داشتی. یادت می‌آید چقدر در "درباره الی" برای غرق شدن دوستت غصه خوردی؟ یادت می‌آید چقدر تلاش می‌کردی که کس و کارش جریان را نفهمند؟ یادت می‌آید؟ این‌ها همه را گفتم چون تو فرزند همین خاکی. خاکت را به خاطر آور و حماسه‌ها و ارزش‌هایش را.

  دو رکعت عاشقی

سعید ملک پور، در آستانه مجازات

وبلاگ "ملت ابراهیم"؛

سعید ملک پور، در آستانه مجازات

اگر یک‌بار داستان سعید ملک‌پور در میان خانواده های اروپایی و آمریکایی نقل شود، مطمئناً این سعید ملک‌پور است که به نقض ارزش‌های انسان متّهم می‌شود، نه مجریان قانون آن جامعه!
سراب- سرانجام پس از ماه‌ها کشمکش بر سر پرونده‌ی سنگین یکی از بی‌حیاترین و فاسدترین لیدران اینترنتی در زمینه‌ راه‌اندازی و اداره‌ سایت‌های مستهجن، حکم اعدام "سعید ملک‌پور" تأیید شد.


سایتی اینترنتی که در رأس شبکه‌ای از ارتباطات فاسد و رفتارهای هنجارشکنانه‌ ضداخلاقی، مأموریت ترویج مرزشکنی و عبور از خطوط قرمز ارتباطات خانوادگی و شهروندی داشت، فعالیت شیطانی‌اش را مدیون کار شبانه‌روزی سعید ملک‌پور بود!

آن‌طور که از اعترافات تکان‌دهنده‌ این مفسد فی‌الارض پیداست، این همه عداوت و عناد با فرهنگ جوامع اسلامی، علی‌الخصوص جوانان پاک ایرانی و خانواده‌های پایبند به اخلاقیات و یکتاپرست، یقیناً طرحی غیر از توطئه‌ای برنامه‌ریزی شده‌ از سوی نظام سلطه‌ انحرافات اعتقادی و ناهنجاری‌های فرهنگی نیست.

در این میان، ژست‌های حقوق بشری عده‌ای از روشنفکرنماهای جنبش سبز و سایر معاندین انقلاب اسلامی اعم از سلطنت‌طلب‌ها و منافقین، نشان از موفقیت بزرگ "مرکز بررسی جرائم سازمان‌یافته‌ سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی" دارد. کسانی که روزگاری به احکام صادره از سوی دادگاه‌های کشور در پرونده‌های قاچاق مواد مخدر و قتل نیز خدشه وارد می‌کردند و سریعاً توپ حقوق بشر را به زمین نظام اسلامی می‌انداختند، حکم اعدام سعید ملک‌پور را نیز با عینک بدبینی حقوق بشر و خط‌کش‌های بی‌منطق فرهنگ غربی سنجیدند!

چه، یقیناً خانواده‌های مسیحی، یهودی، و حتی لائیک غربی نیز اگر از وجود انگلی با این‌ حجم جرائم سنگین فساد و فحشا مطلع می‌شدند، حاکمان و سیاست‌مداران را به‌خاطر اهمال در برخورد و سرکوبی شیاطینی که خود ابلیس نیز از رذالت آنان در شگفت است، سرزنش می‌کردند! چراکه جامعه‌ بی‌دین نیز نیاز به نظم و امنیت اجتماعی دارد...

امّا، جامه‌دری‌های فعالان حقوق بشر غربی و عربده‌کشی‌های اردوگاه جنبش سبز و سلطنت‌طلب‌ها، جای تردید باقی نمی‌گذارد که اینان درک درستی از حقوق بشر ندارند. اگر یک‌بار داستان سعید ملک‌پور در میان خانواده های اروپایی و امریکایی نقل شود، مطمئناً این سعید ملک‌پور است که به نقض ارزش‌های انسانی و حقوق زندگی شهروندی متّهم می‌شود، نه مجریان قانون آن جامعه!

به هر حال، با وجود پافشاری عده‌ای از کاربران اینترنتی مبنی بر بی‌گناهی گرداننده‌ سایت‌های غیراخلاقی و مستهجن، حکم اعدام این سرکرده‌  گروه مضلّین، از سوی دیوان عدالت تأیید شد.

مضلّین، نام پروژه‌ی شناسایی و انهدام شبکه‌ گسترده توزیع و انتشار مطالب و محتوای مستهجن در فضای مجازی بوده و هست که به وسیله مرکز بررسی جرائم سازمان‌یافته‌ی سایبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حال اجرا است و تا کنون در فاز های مختلف، به نتیجه رسیده‌است.


ملت ابراهیم