و خداوند فاطمه سلام الله علیها را آفرید
وبلاگ "پرتو بصیرت"؛

و خداوند فاطمه سلام الله علیها را آفرید

فاطمه را جلال و جبروت و عظمتى است که برتر از او هیچ جلالى نیست مگر جلال خداوند جلّ جلاله و هم او را بخشش و عطا و کرمى است که برتر از او هیچ نوال و کرامتى نیست مگر نوال خداوند، عمّ نواله.
سراب- سؤال این بود:

این "فاطمه" سلام الله علیها با این شخصیت، با این عظمت، با این جلال و جبروت، با این قرب و منزلت وقتى پا به عرصه زمین بگذارد، چه خواهد شد؟ چه طوفانى به وقوع خواهد پیوست؟ چه معجزه‌اى رخ خواهد داد و خلایق با او چگونه برخورد خواهند کرد؟!

مسئله، مسئله کوچکى نبود، خلایق همیشه بر روى زمین به دنبال خدایى ملموس و محسوس می‌گشتند، بت را نه به این دلیل می‌ساختند و می‌پرستیدند که او را خدا می‌دانستند، بت را می‌خواستند به عنوان جلوه‌اى محسوس از خدا بر روى زمین، بت‌ها را به عنوان شفعایى در نزد خدا تصور می‌کردند. آنها را واسطة میان خود و خدا می‌پنداشتند.


به بت می‌گفتند آنچه را که از خدا می‌خواستند، طلب باران، طلب بخشش، طلب وسعت، طلب...! می‌خواستند مجرایى باشد که همه خواسته‌ها و طلب‌ها، از آن طریق مطمئن، به سوى خدا صعود کند.

بت‌ها تجسم کاذب این نیاز بودند و خدا می‌خواست کسانى را به زمین هدیه کند که تجسم صادق این درخواست باشند. محبوبى ملموس و محسوس باشند، دستگیر مردم باشند براى رفتن به سوى او و خلاصه، چیزى باشند میان مردم و خدا، برتر از مردم، پایین‌تر از خدا.

و تو اى فاطمه و پدر و شوى و فرزندان تو چنین بودید.

وَلَها جَلالٌ لَیْسَ فَوْقَ جَلالُها اِلاّ جَلالُ الله جَلَّ جَلالُه وَلَها نَوالٌ لَیْسَ فَوْقَ نَوالِها اِلاّ نَوالُ اللهَ عَمَّ نَواله.
فاطمه را جلال و جبروت و عظمتى است که برتر از او هیچ جلالى نیست مگر جلال خداوند جلّ جلاله و هم او را بخشش و عطا و کرمى است که برتر از او هیچ نوال و کرامتى نیست مگر نوال خداوند، عمّ نواله.
پرتو بصیرت